عصر دنا- یادداشت دریافتی: انتخابهای مدیریتی همواره بهعنوان یکی از اساسیترین و تاثیرگذارترین تصمیمات اجرایی در هر نهاد و سازمان بهشمار میروند، زیرا این انتصابات بهطور مستقیم بر جهتگیریها و راهبردهای سازمان تأثیر میگذارند و نمایانگر دیدگاهها و اولویتهای مدیریت جدید هستند. در این راستا، انتصاب رحمتالله قیصری بهعنوان مشاور رسانهای استاندار کهگیلویه و بویراحمد، بهویژه به دلیل غیربومی بودن و عدم آشناییاش با مسائل خاص استان، با واکنشهای انتقادی بسیاری مواجه شده است.
استان کهگیلویه و بویراحمد، با تاریخ و فرهنگ غنی، همواره بهعنوان یکی از استانهای با استعداد و پرافتخار کشور شناخته شده است. اما یکی از مشکلات اصلی این استان، نادیدهگرفتن ظرفیتهای بومی در سطوح مدیریتی و اجرایی بوده است. انتصاب یک فرد غیربومی بهعنوان مشاور رسانهای، بهویژه در نخستین اقدامات مدیریتی استاندار جدید، نهتنها بر نگرانیهای موجود افزوده، بلکه این احساس را تشدید میکند که همچنان به توانمندیهای بومی بیتوجهی میشود.
انتخاب فردی که سابقهاش به مدیریت شهری در شیراز برمیگردد و هیچ آشنایی خاصی با رسانههای محلی و نیازهای خاص کهگیلویه و بویراحمد ندارد، نشاندهنده یک تصمیم ناپخته و غیرحرفهای است. چگونه ممکن است کسی که هیچ تجربهای در زمینه رسانههای محلی ندارد، بتواند در مقام مشاور رسانهای، تصمیمات و راهبردهای مؤثری را پیشنهاد دهد؟ این انتخاب نهتنها نشاندهنده عدم توجه به استعدادهای بومی است، بلکه بهنوعی به جوانان و نخبگان استان پیام میدهد که شایستگیهای آنها مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
رسانهها در هر منطقه نقش کلیدی در ارتباطگیری بین مردم و مسئولان ایفا میکنند و مشاور رسانهای باید با مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی استان آشنا باشد تا بتواند بهخوبی نقش خود را ایفا کند. غیربومی بودن و بیتجربگی در حوزه رسانه باعث میشود که این مشاور نتواند بهدرستی نیازها و چالشهای موجود در کهگیلویه و بویراحمد را شناسایی کرده و راهکارهای مؤثری را ارائه دهد. این موضوع میتواند به تضعیف ارتباط بین مردم و مدیریت استان و ایجاد نارضایتی عمومی منجر شود.
انتخاب یک فرد غیربومی و بیتجربه بهعنوان مشاور رسانهای، بهویژه در شرایطی که نخبگان و جوانان بااستعداد در استان وجود دارند، بهوضوح نشان میدهد که استاندار جدید ممکن است به ظرفیتهای داخلی و تواناییهای بومی اعتماد ندارد. این امر میتواند تأثیر منفی بر روحیه جوانان و نخبگان استان داشته باشد و موجب ناامیدی و سرخوردگی آنها شود. در شرایطی که مردم استان انتظار دارند با تغییر مدیریت، فرصتی برای ظهور توانمندیهای خود پیدا کنند، چنین انتخابهایی بهطور قابل توجهی این امید را کاهش میدهد.
این انتصاب نهتنها نشانهای از یک تصمیم نادرست و بدون توجه به نیازهای واقعی استان است، بلکه نشاندهنده یک رویکرد نگرانکننده در زمینه عدم اعتماد به استعدادهای بومی و غفلت از تواناییهای موجود در داخل استان میباشد. آیا وقت آن نرسیده که مدیران استان به ظرفیتهای داخلی خود اعتماد کنند و بهجای انتصاب افراد غیربومی، به جوانان و نخبگان خود فرصت دهند تا خود را در عرصههای مدیریتی و اجرایی اثبات کنند؟