عصردنا: میراث فرهنگی یک ملت، سرمایهای بیبدیل و نشانی از هویت، اصالت و تاریخ تمدن آن سرزمین است. حفاظت از این میراث، نهتنها یک وظیفه اداری و قانونی، بلکه مسئولیتی اخلاقی، ملی و تمدنی است که غفلت از آن، خیانتی آشکار به گذشته و آینده این سرزمین محسوب میشود. بااینحال، اخباری که هر از گاه از گوشه و کنار کشور منتشر میشود، نشان میدهد که همچنان سودجویانی در کمین این سرمایههای گرانبها نشستهاند و با دستاندازی به محوطههای تاریخی، به دنبال غارت بخشی از هویت فرهنگی این سرزمین هستند. خبر دستگیری دو حفار غیرمجاز در تپههای اطراف یکی از روستاهای شهرستان بویراحمد، نمونهای کوچک از این واقعیت تلخ است که میراث ملی ما همواره در معرض تهدید قرار دارد.
هرچند که اقدام بهموقع نیروهای یگان حفاظت میراث فرهنگی و همکاری نیروی انتظامی در شناسایی و دستگیری این افراد قابلتقدیر است، اما این دستگیریها، مسئله اصلی را حل نمیکند. واقعیت این است که حفاریهای غیرمجاز و سرقت آثار تاریخی، نشانهای از یک بحران عمیقتر در حوزه حفاظت از میراث فرهنگی کشور است. این بحران نهتنها ناشی از ضعف نظارت و کمبود امکانات حفاظتی است، بلکه نشان از خلأهای قانونی، نبود ضمانتهای اجرایی قوی و حتی کمتوجهی افکار عمومی به اهمیت این موضوع دارد. سالهاست که حفاریهای غیرمجاز در محوطههای باستانی به یک معضل مزمن تبدیل شده و اگرچه هرازگاهی گزارشهایی از دستگیری حفاران منتشر میشود، اما این اقدامات بیشتر شبیه به یک مُسَکِّن موقت است که نمیتواند ریشه اصلی بحران را از میان ببرد.
پرسش اساسی این است که چرا حفاران غیرمجاز همچنان با جسارت و گستاخی به این اقدامات دست میزنند؟ آیا قوانین موجود بازدارندگی لازم را دارند؟ آیا مجازاتهای در نظر گرفتهشده برای متجاوزان به آثار فرهنگی و تاریخی بهاندازهای سختگیرانه است که بتواند آنان را از تکرار چنین جرائمی منصرف کند؟ واقعیت این است که برخورد با چنین جرائمی نیازمند عزم جدیتر و سیاستگذاریهای مؤثرتر است. اگر قوانین، متناسب با اهمیت موضوع بازنگری نشوند و مجازاتها سنگینتر و قاطعتر نشوند، دستگیریهای مقطعی تغییری در وضعیت کنونی ایجاد نخواهد کرد و همچنان شاهد ادامه روند تخریب و سرقت آثار تاریخی خواهیم بود.
از سوی دیگر، نباید از این نکته غافل شد که ریشه بسیاری از این حفاریهای غیرمجاز را باید در مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیز جستوجو کرد. در شرایطی که برخی از مناطق کشور با مشکلات اقتصادی شدید مواجهاند، گروههایی از افراد، بهویژه در مناطق کمبرخوردار، به امید یافتن گنج و ثروتهای پنهان، به حفاریهای غیرمجاز روی میآورند. این مسئله نشان میدهد که علاوه بر اقدامات انتظامی و قضایی، نیاز به فرهنگسازی و آموزش عمومی در این زمینه بیش از پیش احساس میشود. بسیاری از افرادی که به این اقدامات غیرقانونی دست میزنند، نه از روی آگاهی، بلکه از سر ناآگاهی و فقر فرهنگی و اقتصادی، به چنین جرائمی رو میآورند. اگر این افراد بدانند که هر تکه سفال، هر سنگنوشته و هر آجر باقیمانده از دوران کهن، بخشی از تاریخ یک ملت است و ارزش آن با هیچ گنجی قابلمقایسه نیست، شاید پیش از تخریب و غارت این آثار، اندکی تأمل کنند.
از سوی دیگر، یکی از مهمترین مشکلاتی که در حوزه حفاظت از میراث فرهنگی وجود دارد، کمبود امکانات، نیروی انسانی و تجهیزات مناسب برای حفاظت از این محوطههای تاریخی است. بسیاری از محوطههای باستانی و تپههای تاریخی در مناطق دورافتاده و کمدسترس قرار دارند که نظارت بر آنها نیازمند امکانات گستردهای است. آیا تاکنون اقدام جدی برای استفاده از فناوریهای نوین در حفاظت از این آثار صورت گرفته است؟ آیا نمیتوان با استفاده از دوربینهای نظارتی، پهپادها و سایر ابزارهای الکترونیکی، نظارت بر این مناطق را افزایش داد و دسترسی سودجویان را دشوارتر کرد؟ بیشک استفاده از فناوریهای روز میتواند نقش مهمی در کاهش این جرائم داشته باشد، اما به نظر میرسد که اراده جدی برای این کار وجود ندارد.
نکته مهم دیگر، نقش نهادهای فرهنگی و رسانهها در اطلاعرسانی و آگاهسازی عمومی درباره اهمیت میراث فرهنگی است. متأسفانه هنوز هم بسیاری از مردم، آثار تاریخی را بهعنوان یک سرمایه ملی نمیشناسند و نسبت به اهمیت آنها بیتفاوت هستند. لازم است رسانهها، نظام آموزشی، دانشگاهها و حتی سازمانهای مردمنهاد، برنامههای مؤثرتری برای آگاهسازی جامعه اجرا کنند و مردم را نسبت به این مسئله حساس سازند. اگر افکار عمومی نسبت به اهمیت این میراث آگاه شود، خود مردم میتوانند بهترین حافظان این آثار باشند و اجازه ندهند که عدهای سودجو، سرمایههای ملی را به تاراج ببرند.
مسئله حفاریهای غیرمجاز و سرقت آثار تاریخی، موضوعی نیست که بتوان با چند اقدام مقطعی و دستگیریهای محدود آن را حل کرد. این معضل نیازمند یک راهکار جامع است که شامل بازنگری قوانین، تشدید مجازاتها، تقویت نظارتها، استفاده از فناوریهای نوین، آگاهسازی عمومی و حتی حل مشکلات اقتصادی باشد. اگر این اقدامات بهصورت هماهنگ و برنامهریزیشده انجام نشود، نهتنها این بحران حل نخواهد شد، بلکه در آیندهای نهچندان دور، بسیاری از آثار تاریخی ما، که گنجینههای هویت ملی ما هستند، بهکلی نابود خواهند شد. در این میان، آنچه بیش از همه نگرانکننده است، بیتوجهی مسئولان به این بحران است. اگر متولیان امر، تنها به انتشار چند خبر از دستگیری حفاران و ابراز تأسف از این وقایع بسنده کنند و هیچ اقدام عملی و اساسی برای مقابله با این پدیده شوم انجام ندهند، باید پذیرفت که میراث فرهنگی ما، روزبهروز بیشتر در معرض تهدید قرار خواهد گرفت و آیندهای مبهم در انتظار تاریخ این سرزمین خواهد بود.
خودتون هم بودید دزد میشدید