پایگاه خبری تحلیلی عصردنا (Asrdena.ir): اگرچه انگاره ذهني تحليلگران سياسي اين است كه از 38سال انقلاب اسلامي فقط هشت سال آن دولت در اختيار چپ- اصلاحات نبوده است، اما درباره اينكه هشت ساله 1384- 1376 دولت اصلاحات حاكم بوده است، اختلاف وجود ندارد. در دولت اول روحاني اصلاحطلبان بازي دوگانهاي را شروع كردند. از يك طرف رحم اجارهاي را مفهومسازي ميكردند و دولت ايشان را مديون پايگاه اجتماعي خود ميدانستند و از طرفي به دنبال فاصلهگذاري بين خود و عملكرد روحاني بودند و اين تعارض را تا آخر مديريت كردند. اما در دولت جديد روحاني فضا كاملاً متفاوت است. روحاني در بعد سلبي حتي فراتر از اصلاحطلبان درون كشور جلو رفت و به اصلاحطلبان غربنشين نزديك شد و همه آنان را به وجد آورد، در بعد ايجابي هم اگرچه از قوارههاي فكري- تئوريك اصلاحطلبان همچون دموكراسيخواهي و مشروطهخواهي استفاده نكرد، اما در بعد فرهنگي- مدني آنان را جا گذاشت.
اصلاحطلبان با همه ظرفيت و حيثيت در روحاني تركيب شدند، از يار كمكي به عضو شركت سهامي تبديل شدند و نقطهچين يا حد فاصلي براي دوگانه ديده شدن باقي نگذاشتند.
آنان در يك اقدام بيسابقه همه نخبگان داخل و خارج خود را براي موفقيت روحاني به كار گرفتند و رقيب روحاني را با مفاهيمي همچون «آيتالله قاتل» مفهومسازي كردند، خاتمي را با قسم جلاله به ميدان آوردند. در زمين بكر سيدحسن خميني بذر اصلاح شده اصلاحطلبي پاشيدند تا كمباين روحاني درو كند و اتاق فكر و اتاق عمليات رواني و فضاي مجازي را با تلاش شبانهروزي فعال كردند.
جهانگيري رسماً تابلوي اصلاحات را در مناظرات بالاي سر گرفت و يگانگي با روحاني را فرياد زد. شهر به شهر رفتند و پرچم اصلاحات را با تصوير روحاني بلند كردند و در حوزه سلبي نيز تمام قامت نه از درون سنگر روحاني كه از سنگر خود شليك كردند. خلاصه كلام اينكه هويت خود را به ميدان آوردند و مبارزه كردند. در نقطه مقابل، روحاني نيز از سرمايه آنان در هر شهر و دياري بهره برد و مفاهيم «جنت مكان و خلدآشيان» را نثار اصلاحات كرد. اكنون كه دولت روحاني براي تجديد آماده ميشود، اصلاحطلبان ديگر نميتوانند به سنگرهاي روشنفكري خزيده و نقاد روحاني شوند. توفيق روحاني توفيق آنان است و پلشتيهاي احتمالي دولت او پلشتيهاي اصلاحات است. آن روز كه احمدينژاد و اصولگرايان مشتركاً اصرار داشتند كه ديگر با هم و از هم نيستند، اصلاحطلبان نميپذيرفتند، حال چطور ميشود اصلاحطلبان و روحاني را كه بر يكي بودن حداكثري اصرار دارند، با فاصله ديد؟
از سوي ديگر روحاني در تبليغات انتخاباتي كمك شاياني به بالا رفتن پرچم اصلاحات كرد و دوگانه اصلاحات- اعتدال را از ميان برداشت، اگرچه اعتدال گفتمان نبود، اما روش بود. روحاني اين روش را درنورديد و چنان چهارنعل تاخت كه اصلاحطلبان تندرو بايد در نزد او لنگ بيندازند. بنابراين روحاني داوطلبانه و در هنگام اضطرار و استرس خانه اعتدال را منفجر كرد تا زمين اين خانه منفجر شده ضميمه منزل اصلاحات شود و سند آن مجزا صادر نشود. امروز دولت مستقر (آينده) دولت اصلاحات است. مطالبات مردم از دولت، مطالبات از اصلاحطلبان است و قسم جلاله خاتمي در حل مشكلات توسط روحاني، نيز سند اين هماني است. اميد است مالك اين رحم دوباره و پس از ناكاميهاي احتمالي، هوس سلب مالكيت و اجاره دادن مجدد نكند و مالكيت را محترم بشمارد. امروز اصلاحطلبان پاسخگوي شغل، تورم، اقشار آسيبپذير، فقر، برداشتن تحريمهاي غيرهستهاي هستند و از هيبت روشنفكراني كه هنر آنان صرفاً گفتمان «لنگش كن» است، عبور كردهاند.
منبع: روزنامه جوان