پایگاه خبری تحلیلی عصردنا (Asrdena.ir): بعد از حاکمیت سی و اندی ساله جریان سازندگی، چپگرا، اصلاحطلب و اکنون اعتدالگرا که تعبیری زیرکانه از سوی هاشمی رفسنجانی در عین پشت پرده بودن همان جناح سابق و ثابت!بود صرفاً یک بازی با کلمات برای سرگرم شدن مردم به جنجالهایی شکل گرفت تا همچون یک فریب بزرگ مردم را از فکر کردن به نیازهای مهم زندگی وادارد و کمکاری دولتهای چپ برای بهبود معیشت مردم را از ذهن مردم پاک کند.
امروز مردم ما برخلاف ذات انقلاب ۵۷ که بادلی سرشار از امید از جان و خون مردان وزنان خود مایه گذاشتند به عمق ناامیدی رسیده و تنها جملهای که این روزها از آنها میشنویم این است که " همه کاندیداها شعار میدهند."
بهراستی چرا ملتی که روزی برای آرمان زندگی بهتر انقلاب کرد، امروز باید به ورطهی یأس و ناامیدی پا نهد؟ و بدتر از آن این باشد که در عین تعهد رهبری به عدم دخالت در امور دولت،تمام این مصیبتها مستقیماً به شخص رهبری و اسلام ربط داده شود؟ مگر نه این است که وقیحترین توهینها به ائمه اطهار و امام خمینی در فتنه ۸۸ شد و رهبری بر ظلم ایجادشده اشک ریخت و آرزوی مرگ نمود؟ تلاش کردند انقلاب سبزی همانند انقلاب مخملی اوکراین بنا نهادند ولی رهبران این جریان بجای تبعید و محکوم به کودتا شدن، تنها حصر خانگی شدند و چهبسا اگر تحریک جوانان توسط آنها نبود نه مادری داغدار شود و نه خانوادهای بیپدر و بهطور قاطع قیام ۹ دی پاسخی درخور به طیف ضد اسلام بود.
و همانها که روزی حرمت عاشورای حسینی را زیر پا له کردند اکنون لفظ "شهید"که برگرفته از ذات مقدس اسلام است را به توهینکنندگان به اسلام نسبت میدهند؟
اینها امروز سعی دارند، جریان انقلابگرا را به شخصی نسبت دهند که باوجود اقرار به جمله "میزان حال افراد است" تنها موجب فراموششدن کارهای گذشته خودشان نظیر ننگ به ورطه انداختن زندگی مردم طی سی سال حکومت دولتی، توهین به اسلام و اعتقادات و ایستادن مقابل رهبری و جاسوسی برای سرویسهای بیگانه شوند.
اگر احمدینژاد ۹۶ همان احمدینژاد ۸۴ بود چه دلیلی داشت که حتی برادرش از او روی برگرداند؟ چه دلیلی داشت رد صلاحیت شود؟ چه دلیلی داشت تمام انقلابگریان از او روی برگرداند؟مگر جز این است که شخص گرایی بجای آرمانگرایی آفت فتنه ۸۸ و موجب قیام بزرگ ۹ دی شد؟ حال قضاوت کنید منفعتطلبی در کدامیک نهفته است؟ نگاه تعصبانه به یک شخص یا دفاع از یک آرمان؟
ایران آنچه از یاران هاشمی به خاطر دارد از پناهندگی به کشورهای دشمن،زیر سؤال بردن وحی و قران از سوی عبدالکریم سروش تا جاسوسی برای کشورهای دشمن به قیمت ضربه به هموطنان بوده اکنون چگونه میتوان باور کرد که عدهای جمع شوند و برای ملتی که سیه روزیش را مدیون همین افراد است دل بسوزانند؟مگر خود شما نبودید که روزی هاشمی رفسنجانی را عالیجناب سرخپوش میخواندید و مقابل او ایستادید و تنها برای نیل به یک هدف و آنهم نشانه گرفتن ذات انقلاب،در مقابل "آمور ساختگی" سرت عظیم فرود آوردید؟
در طی سی و چهارساله تابه امروز بر طبل گفتگوی تمدنها و برجام نافرجام کوفته شد، سی سال فریب سی سال بدعهدی سی سال تعدی و دخالت در ایران تنها دست آورد تلاش دولتمردان چپ یا اصلاحاتی یا اعتدالی بود .لازم است بگوییم "آمریکا همان است که در دوره پهلوی بود همان است که در دوره جنگ تحمیلی و سازندگی و اصلاحطلب بود،آمریکا جز فروپاشی و تسخیر ایران چه چیز دیگری میخواهد؟
آنچه طی این سالها بر همگان اثباتشده عدم تعهد آمریکا و همپیمانانش و ضدیت آنها با اسلام بوده مابقی آنچه هست جز تشریفاتی عوامفریب هیچ نیست چراکه برخورد آمریکا در تمام کشورهای همسایه ایران که سر تسلیم فرود آوردند جز تجاوز به جان و مال و نابودی ساکنین این کشورها نتیجهای نداشته لذا اگر ایران به اتکای جوانانش انقلاب کرد اکنون هم به اتکای مردمش مقابل آمریکا ایستاده و بهانه ضدنظام جز برای در دست گرفتن قدرت از رهبری ایران و بنا ساختن حکومتی نظیر پهلوی هیچ نیست. اگر دوران پهلوی خوب بود مگراز جانمان سیر بودیم که پدران و برادرانمان را تقدیم دشمن کردیم؟
فروغ هوشیاریان دانشجوی پزشکی
عصردنا: انتشار این یادداشت به معنی تایید یا رد آن نیست و مخاطبان می توانند آن را نقد کنند.